دیشب تازه خوابم برده بود که احساس کردم تخت داره میره میلرزه!!! اولش فکر کردم باز من دچار حمله خود زلزله بینی شدم خیلی جدی نگرفتم اما دیدم نه خیر جدی جدی تخت داره تکون میخوره. نیم خیز شدم بهرام رو صدا کردم گفتم بهرام خونه داری میلرزه؟ یا من دارم خیال می کنم؟ اونم بعد یه کم فکر کردن گفت آره داره میلرزه. حالا بلند شده تو خونه داره دنبال نشونه زلزله میگرده. اما خدائیش تو خونه ای که همه لامپها سقفی باشه و لوستری در کار نباشه و استخری هم موجود نباشه که آب توش تکون تکون بخوره آدم از کجا بفهمه که زلزله اومده؟ خلاصه به نتیجه ای نرسید اومده میگه فردا صبح اخبار میگه دیگه. منم با امید اینکه سقف خونه رو سرمون تا فردا صبح خراب نشه خوابیدم. اما واقعاً زلزله نبود. فکر کنم یه زوج جوان اجنه خزینه ای، زیر زمین خالی ای گیر نیاورده بودن رو تخت ما داشتن ثواب میبردن. بگذریم. در راستای این تکانها امروز کنجکاو شدم ببینم اوضاع منطقه زلزله خیز استرالیا چه جوریه که دیدم اینجوریه. بعدش که با ایران مقایسه کردم به این نتیجه رسیدم که خیلی فکر ابلهانه ای کردم که اینجا هم ممکنه زلزله بیاد. حالا اگه یه وقتی اومد بدونین که من نباید اصولاً در مورد چیزی اظهار نظر نکنم.
راستی میدونین که آخرین باری که یه نفر توی استرالیا اعدام شده سال 1967 بوده و از اون تاریخ به این ور مجازات اعدام از لیست مجازاتهای کلیه ایالتهای استرالیا حذف شده؟ اینجاست. جالبه نه؟ خیلی شبیهیم.
آهان یه چیز که خیلی وقته می خوام بگم هی یادم میره اینه که بارون که اینجا میاد چتر اصولاً یه چیز مزاحم و اعصاب خورد کنی میشه. چون باد و بارون با هم به سر و روی آدم نازل میشن از همه ور حتی از زیر چتر هم قطره های بارون به آدم اصابت میکنه اونش که هچ! اون بادی که میاد چتر و می خواد با خود آدم یه جا از رو زمین جدا کنه واقعاً تلاش مضاعفی برای حفظ موقعیت میطلبه.
آخرین بخش اخبار امروز هم اینکه من دیشب تو تلویزیون مراسم دختر شایسته امسال رو دیدم. خیلی برام اینش جالبه که از هر موضوعی میشه استفاده های خوب هم بدست آورد حتی موضوعی مثل کت واک راه رفتن چند تا دختر جوون خوش تیپ خوش هیکل جلوی اون همه چشم. استفاده اش هم اینه که اونهایی که انتخاب میشن راه میفتن کل دنیا برای مثلاً مبارزه با ایدز و هزار تا درد و بلای جسمی و حقوقی و خیلی چیزهای دیگه و از شهرت و اسمشون به بهترین نحو بهره برداری می کنن. حالا ماها، دقیقاً منظورم ماهاست فقط میگیم نفس کار زشته. ماکیاولی بود می گفت هدف وسیله رو توجیه می کنه نه؟ فکر کنم برای این موقعها میگفت. اما عجب اعتماد به نفسی دارن ها. خوشمان آمد. حالا منظورم اینه که از فردا برای من ایمیل عکس دختر شایسته امسال رو نفرستین چون همه اش رو دیدم.
هما هستم گزارشگر ندید بدید از خارج
راستی میدونین که آخرین باری که یه نفر توی استرالیا اعدام شده سال 1967 بوده و از اون تاریخ به این ور مجازات اعدام از لیست مجازاتهای کلیه ایالتهای استرالیا حذف شده؟ اینجاست. جالبه نه؟ خیلی شبیهیم.
آهان یه چیز که خیلی وقته می خوام بگم هی یادم میره اینه که بارون که اینجا میاد چتر اصولاً یه چیز مزاحم و اعصاب خورد کنی میشه. چون باد و بارون با هم به سر و روی آدم نازل میشن از همه ور حتی از زیر چتر هم قطره های بارون به آدم اصابت میکنه اونش که هچ! اون بادی که میاد چتر و می خواد با خود آدم یه جا از رو زمین جدا کنه واقعاً تلاش مضاعفی برای حفظ موقعیت میطلبه.
آخرین بخش اخبار امروز هم اینکه من دیشب تو تلویزیون مراسم دختر شایسته امسال رو دیدم. خیلی برام اینش جالبه که از هر موضوعی میشه استفاده های خوب هم بدست آورد حتی موضوعی مثل کت واک راه رفتن چند تا دختر جوون خوش تیپ خوش هیکل جلوی اون همه چشم. استفاده اش هم اینه که اونهایی که انتخاب میشن راه میفتن کل دنیا برای مثلاً مبارزه با ایدز و هزار تا درد و بلای جسمی و حقوقی و خیلی چیزهای دیگه و از شهرت و اسمشون به بهترین نحو بهره برداری می کنن. حالا ماها، دقیقاً منظورم ماهاست فقط میگیم نفس کار زشته. ماکیاولی بود می گفت هدف وسیله رو توجیه می کنه نه؟ فکر کنم برای این موقعها میگفت. اما عجب اعتماد به نفسی دارن ها. خوشمان آمد. حالا منظورم اینه که از فردا برای من ایمیل عکس دختر شایسته امسال رو نفرستین چون همه اش رو دیدم.
هما هستم گزارشگر ندید بدید از خارج